البته وقتي بچهتر بوديم اگر روي در و ديوار يا لباسهايمان نقاشي ميكشيديم، پدر و مادر حسابي از خجالتمان درميآمدند اما شايد برايتان جالب باشد بدانيد كسي هست كه از همين نقاشي روي لباسها پول درميآورد. سامان پيمانفر متولد 1370و دانشجوي رشته مديريت است و حالا توانسته شغل خوبي براي خودش دست و پا كند. سري به دنياي پررنگ آقاي پيمانفر زدهايم.
- قصه از كجا شروع شد؟
از نوجواني به طراحي و نقاشي علاقه زيادي داشتم و زمان زيادي را صرف طراحي و نقاشي ميكردم و طرحها و سبكهاي متفاوتي را امتحان ميكردم و نقش ميزدم ولي بعد از مدتي از اين كار دلسرد شدم. نتيجه اين شد كه به درسم توجه بيشتري كردم و در رشته مهندسي برق مشغول به تحصيل شدم. با وجود اين، بهعلت علاقه نداشتن به اين رشته و زمينه شغلياش، انصراف دادم و به سربازي رفتم. بعد از گذشت مدتي دوباره در زمان سربازي بهعلت داشتن زمان خالي قابلتوجه، فرصتي دست داد تا به استعداد و علاقه هميشگي خودم يعني طراحي و نقاشي روي بياورم. طرحها را اوايل روي كاغذ، پوست ميوه، بوم، سفال، ديوار و... اجرا ميكردم و درصدد بودم تا بهگونهاي ديگر از طرحها استفاده كنم كه كاربردي باشند و با توجه به استفاده از آنها جذب مخاطب بيشتر باشد؛ بنابراين روي يكي از تيشرتهاي سادهاي كه داشتم نخستين طرحم را اجرا كردم و در مهماني و در جمع دوستان پوشيدمش. بهصورت باور نكردني 3-2 تا سفارش گرفتم و از من خواستند كه با توجه به اندازه مورد نظر تيشرتي تهيه و طراحي كنم. جرقه اين كار درست از همان زمان زده شد و موجب ايجاد انگيزهاي شد كه بهصورت جديتر به اين هنر بپردازم و به آن بهعنوان يك حرفه و شغل نگاه كنم. بعدتر طراحي تيشرت، طراحي كيف و كفش، مانتو و... را هم انجام دادم كه درنهايت موجب شكوفايي اين پوشيدنيهاي رنگي در سال ٩٣ شد. شايد برايتان جالب باشد بدانيد كه پس از اتمام سربازي دوباره به دانشگاه برگشتم و در رشتهاي كه مرتبط با مديريت و ساماندادن به كارهاي توليدي كوچكم است در حال تحصيل هستم و تمايل دارم تا جايي كه امكان دارد در كنار حرفهام، درسم را هم ادامه بدهم.
- با چقدر سرمايه كارتان را شروع كرديد؟
با سرمايه قابلتوجهي اين كار را شروع نكردم و حامي مالي هم نداشتم اما تا دلتان بخواهد اميد به خدا داشتم. مشوق اصلي همسرم بودند كه هماكنون شريك و همكارم هم هستند. بارها و بارها توسط افرادي كه ارزش هنر دست را نميدانستند، مسخره شدم ولي كوچكترين تأثيري روي عشق و علاقه من به هنر و حرفهام نگذاشت و حتي موجب پشتكار بيشترم شد. البته ناگفته نماند كه ١٠٠ برابر بيشتر از انرژيهاي منفي بعضي از افراد، انرژي مثبت فراواني از دوستانم و مشتريها دريافت كردم، البته من هم هميشه سعي كردهام با گشادهرويي پاسخ اين همه محبت را بدهم چون تعريف هرچند كوچك، موجب موج عظيمي از انرژي مثبت شده كه هم من و هم همكارانم را تحتتأثير قرار ميدهد و سعي ميكنيم با كيفيت بهتر، خوبيها را پاسخگو باشيم.
- نترسيديد به تكرار بيفتيد؟
تكرار يا بُعد اقتصادي كار برايم مهم نبود فقط دوست داشتم به كاري كه علاقهمند هستم بپردازم. در دنيا كلي حرفه و هنر يكسان وجود دارد كه تنها افرادي در اين كارهاي بهظاهر يكسان پيشرفت ميكنند و موفق ميشوند كه سبك نو و جديدي از هنر يا حرفه خود را ارائه دهند و يا بهگونهاي استعداد آن را داشته باشند. البته معتقدم در عرصه هنر هيچ وقت فرد كپيكننده يا تكراركننده بدون خلاقيت، قابليت پيشرفت را نخواهد داشت زيرا در عرصه هنر، اكثر مخاطبان از قشر تحصيلكرده و فهيم و فرهنگدوست جامعه هستند و ترجيح ميدهند كارهاي هنري را با امضاي هنرمند تهيه كنند و به اين مسئله توجه ميكنند كه كيفيت محصولات اصل با كيفيت محصولات مشابه يا كپيشده يكسان نيست. بهتر است با كمي ابتكار، در كنار هنرمندي كه مدتها قبل شروع بهكار كرده و رشد پيدا كرده بهعنوان يك رقيب ظاهر شد، تا كپيكننده بود و خيلي زود دلزده شد.
- اولين مشتريهاي خود را چگونه پيدا كرديد؟
اولين مشتريهاي جدي خود را از فروش اينترنتي داشتم و بعد از آن با سايتهاي معتبر و گالريهاي صنايعدستي در شهرهاي مختلف شروع به همكاري كردم. هماكنون چندين شعبه در چند شهر بزرگ داريم كه مشتري در اين فروشگاهها امكان خريد حضوري هم دارند. همچنين در حال فراهم كردن شرايط براي ارسال محصولات به خارج از كشور هستيم تا بلكه بتوانيم با اين كار كه توسعه فروش محصولاتمان هم هست، معرف هنر و فرهنگ ايراني هم باشيم.
- در كار شريك هم داريد؟ چندنفره كار ميكنيد؟
مشوق و شريك و همكار اصليام همسرم بوده و هست. هماكنون يك تيم 6-5نفري هستيم كه بهصورت گروهي كارها را انجام ميدهيم و در آينده نزديك حتما اين تعداد با توجه به تقاضا تغيير خواهد كرد؛ هرچند هماكنون نيز نيازمند جذب نيرو هستيم ولي متأسفانه بهعلت كوچكي كارگاه و نداشتن حامي مالي براي ايجاد كارگاه بزرگتر امكان توسعه آن را نداريم. البته ناگفته نماند كه اين 6-5 نفر بهصورت مستقيم براي توليد محصولات همكاري ميكنند و تعدادي از دوستان هم هستند كه همكاري غيرمستقيم با ما دارند ازجمله دوستان در بخش توليدي كفش كه سفارشهاي ما را آماده و ارسال ميكنند.
- هر روز چند ساعت كار ميكنيد؟
كار هنري واقعا متفاوت با كار يك فرد كارمند است كه زمان مشخصي در روز مشغول بهكار است.، براي محصولات و كارهاي دستي زمان زيادي را براي اجرا و تكميل شدن صرف ميكنيم و با توجه به نيروي كم و سفارشها و به منظور تحويل بموقع به مشتري اكثرا صبح تا شب درگير كار هستيم، بماند كه اين حرفه مشكلات و سختيهايي از قبيل ايجاد حساسيت و آلرژي به بوي رنگها و درد شانه، گردن و كمر بهعلت نشستن طولانيمدت پشتميز بدون حركت و چشمدرد به دليل ظرافت كار را به همراه دارد. فقط و فقط عشق است كه باعث ميشود طرحها و رنگها بوي ديگري داشته باشند و به دل مخاطب بنشينند.
- ايده طرحها از كجا ميآيد؟
با توجه به فرهنگ و هنر غني شرقي، الهامگيري از نقوش سنتي و ادغام آنها با طرحهاي مدرن براي ترغيب جوان امروزي به مد و پوشش ايراني كاملا ملموس است؛ پوششي كه مناسب دختر و پسر ايراني باشد و لطمهاي به ارزشهاي ديني و فرهنگي ما نزند و رنگ و بو و جلوهاي داشته باشد. من معتقدم جوان ايراني بايد پوشاكي با هويت ايراني بپوشد. فرهنگ ما بسيار غني است و طرحها و رنگهايي دارد كه خاص يك ايراني است، جالب است بدانيد در دنيا رنگهايي هستند كه با پيشوند Persian نام برده ميشوند مثل persian blue كه منظور از آن رنگ آبي فيروزهاي است يا persian red كه بهمعني قرمز ياقوتي يا همان قرمز اناري است.
- توصيههاي من
با عشق و علاقه و صبر و حوصله وارد اين كار شويد، متفاوت و خلاق باشيد و هيچ وقت از طرحها، مخصوصا طرحهاي هم حرفهايهايتان كپي نكنيد چون خيلي سريع توسط مخاطب پس زده ميشويد. از رقبا نترسيد. اتفاقا داشتن رقيب خيلي خوب است، هم باعث پيشرفت ميشود و هم با اين كار، انتخاب را بهخود مشتريها سپردهايد؛ اينكه اجازه ميدهيد آنها كيفيت خوب و كيفيت بد، طرح اصل و طرح كپي شده را از هم تشخيص بدهند. باور كنيد همه اينها باعث ميشود مخاطب بيشتري به سوي خود جذب كنيد. با اين كار بدون پرداخت هيچ هزينهاي توانستهايد تبليغات خوبي انجام دهيد. توصيه آخر من اين است: پشتكار، پشتكار و پشتكار.
نظر شما